شفاهیات مکتوب

داریم میمیریم حالیت نیست.

پنجشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۷، ۱۲:۴۳ ب.ظ

واسه شروع میخوام از بزرگترین دردم یا دردمون بگم. درد مرگ غیر پولی. مثل مرگ مغزی که فقط قلب کار میکنه و چندتا عضو دیگه. ولی مغز و چند تا قوه دیگه کار نمی کنه. بزارین اولترش بگم من متولد سال شصت هستم. و بخاطر همین ، چیزایی دیدم و بیاد میارم (منظورم بیشتر تغییرات هستش ) که مثل پیرمردا می مونم. از تکنولوژی که بگذریم مرام جامعه مهمترین چیزی هستش که ما دهه شصتی ها و اونای قبلمون تغییرشو  به چشم سر دیدیم.  اون جامعه ای که ما رو بزرگ کرد مهمترین دردش پول نبود و این جامعه ای که ما رو تحویل گرفت همه چیزش پوله.سردرد می‌گیرم انقدر که طبقه متوسط از پول حرف میزنن. نه که درباره پول بگن. نه. ولی اینجوریه که حتی وقتی درباره دستشویی کردن هم صحبت میکنن ته تهش از غذای دیشبشون مایه میزان. این جامعه رو باید دستش و گرفت از تو بانک بیرون برد ، یه بستنی چوبی براش گرفت و همون جوری کشون کشون برد تو کتابخونه. وگرنه بخدا از دست میره.

  • محمود محمود

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی